نویسنده: اسماعیل رفندی
مترجم: سردار شمامی

روح، نفس و عقل سه عنصر از عناصر اصلی ساختار وجود انسان می‌باشند که هر کدام از این سه عنصر در مثبت و یا منفی نمودن هویت آدمی نقش مهمی را ایفا می‌کنند و هرگونه عیب و نقصی در یکی از این عناصر، موجب آشفتگی و بی‌نظمی در هویت انسان می‌شوند، دوره‌ی سنی، سطح درک و فهم، اصول فکری و فرهنگی و محیط زندگی از جمله چیزهای هستند که در ساختار عناصر سه‌گانه تأثیرگذار می‌باشند.
به همین خاطر است که در رشته‌های روان‌شناسی، اجتماعی و علوم تربیتی به این سه عنصر اصلی توجه بیشتری می‌شود و اصول، قواعد علمی و قانونی را برای آن طرح‌ریزی می‌نمایند و تمامی جوانب و صور قدرت و ضعف هویت آدمی را مورد بررسی قرار می‌دهند تا بتوانند عوامل پیشرفت و عقب افتادگی را به بیانی شیوا و رسا بیان دارند و در نهایت شخصیتی متعادل و متوازن و میانه را معرفی کنند که مورد پذیرش خدا و مردم باشد.
پس برای مسلمان آگاه و فهیم لازم است که خود را به آن صفات مزین کند و خود را در آن قوالب جا دهد و به طرف آن قدم بردارد.اینک ویژگیهای یک هویت متعادل و میانه:
1- تعامل و واکنش متوازن:
گذر زمان، وقایع روزگار و مواضع گوناگون، از جمله نکاتی هستند که انسان را عجول پرورش می‌کنند و او را از میانه‌روی دور می‌نمایند و در نهایت آثاری منفی را بر پیکر او به جا می‌گذارند، پس لازم است هر کس به مقتضای اوضاع و شرایط و به اندازه‌ی نیاز و طبق موضوع در میدانهای مختلف زندگی و در حین ارتباط با دیگران تعادل خویش را حفظ کند و از آن محافظت و پاسداری نماید.
و از جمله مواضعی که لازم است انسان واکنشی متعادل و میانه را در برابر آن نمایش دهد موارد زیر می‌باشند:
• در هنگامی که چیزهای مختلفی با هم قاطی و مخلوط و مفاهیم آنها مبهم و پیچیده می‌شود.
• در هنگام اجرای امور.
• کشش میان دو امر و تعامل میان دو واجب.
• در هنگام مسابقه و مبارزه.
• هنگام رو در رویی با مشکلات و مواضع سخت و ناگوار.
اینها مشتی از خروار در میان بسیاری از میدانها می‌باشد که لازم است انسان واکنشی میانه را در برابر آن اتخاذ نماید.

2- تولید کننده و مولد:
این شخصیتی تولید کننده و سازنده است، زیرا طبق قوانین و برنامه‌‌‌های زندگی قدم بر می‌دارد و از تمامی عوامل خیر برای رسیدن به اهداف عالی خویش استفاده می‌کند.
تولیدات در زمینه‌‌‌های مادی، اقتصادی، سیاسی و... به همان اندازه‌ی درخواست و اهداف تحقق می‌یابد و امکان‌پذیر می‌باشد و انسان نیز متناسب با آن قدم بر می‌دارد و تولید می‌کند.
اما بهترین روش آن است که انسان طبق فقه اولویات و مقایسه و متعادل‌سازی میان تولیدات قدم بردارد و دستاورد خویش را بر عرصه‌ی زندگی به نمایش بگذارد.

3 – نرمش و انعطاف‌پذیری
نرمش صفت جذابی است که در زمینه‌‌‌های مختلف زندگی انسان را برای پذیرش صفات متعالی آماده و مهیا می‌سازد.
و از جمله قدرتهای که انسان در این زمینه کسب می‌کند نکات زیر می‌باشد:
• توانایی بر شکل‌گیریهای گوناگون و عادات مختلف.
• توانایی کامل بر برنامه‌ریزی و طراحی‌‌‌های صحیح و درست.
• توانایی بر تعامل با محیطهای گوناگون و شخصیتهای مختلف.
• توانایی بر تغییرات مثبت و متعالی.
• توانایی بر رویارویی با فاجعه‌‌‌ها و مشکلات.
• توانایی برای تحولات در میدانهای تلاش و کوشش.
• توانایی بر کنترل وسائل و روش استفاده از آنها.

4 – به کارگیری تجربه‌‌‌های شخصی و استفاده کردن از تجربه‌‌‌های دیگران:
شخصیتهای پیروز و نوآور و خلاق، این گزینه را بسیار مورد استفاده قرار می‌دهند و از دیدنیها و شنیدنیها و خواندنیها بهره می‌گیرند؛ به طوری که بدیها را به دیوار می‌زنند و بهترینها را دنبال می‌کنند و همچنین از تجربه‌ها و تواناییهای پیروزمندانه‌ی خویش در میدانهای مختلف زندگی بهره برداری می‌کنند.
پس شخصیت متعادل کسی است که در تمامی میدانها پا به پای ضروریات زندگی نکات زیر را دنبال می‌کند:
• حلال مشکلات
• تکمیل پروژه‌‌‌ها
• تسهیل فرامین
• چگونگی ارتباطات
و در برنامه‌ی اسلامی نیز با توجه به قرآن و سنت نبوی استفاده کردن از تجربه‌ها، مسأله ای واضح و دنبال شدنی است، زیرا مدام قرآن به ما یاد می‌دهد که تجربه‌‌‌های پیغمبران و امتهای گذشته را مورد بررسی خویش قرار دهیم و از آنها پند و اندرز بگیریم (وکلاً نقص علیک من أنباء الرسل ما نثبت به فؤادک وجاءک فی هذه الحق وموعظة وذکرى للمؤمنین = این همه از اخبار پیامبران بر تو فرو می‌خوانیم، کلا برای این است که بدان دلت را بر جای و استوار بداریم. برای تو در ضمن این حق آمده است و برای مؤمنان پند و یاد آوری مهمی ذکر شده است ) ‹‹ 120 / سورة هود ›› ( لقد کان فی قصصهم عبرة لأولى الباب ( و پیغمبر (ص) نیز جهت پند و اندرز و پرورش امت خویش، ضرب المثلها و داستانهای گذشتگان ( همانند سه نفری که وارد غار شدند ) را برای پیروان خویش تعریف می‌کند. و خود نیز از تجربیات عصر خویش استفاده می‌کرد و آنها را به کار می‌گرفت ؛ مسأله‌ی تلقیح درختهای خرما در کتابهای سیره مشهور و زبان زد خاص و عام است.
به طور عموم این مسأله از جانب دین حنیف و عقل سلیم مقبول و مؤید می‌باشد و شخصیتهای متعادل به صورت متوازن از این مسأله بهره می‌برند و بدون هیچ گونه افراط و تفریط و یا تعصبی با آن برخورد می‌کنند.

5- تعامل و برخورد اجتماعی
به خاطر اهمیت داشتن این ویژگی لازم است از همه بیشتر به این مسأله اهمیت بدهیم، زیرا انسان طبیعتا موجودی اجتماعی است و داشتن این طبیعت ویژگیهای عقلانیت و روحانی بودن و تعادل درونی و رفتار با هم نوعان خویش را در انسان به وجود می‌آورد، پس شرعا و عقلا لازم است بر حسب واقعیات و نیازمندیها با دیگران رفتار نمود.
این ویژگی تمامی میدانهای زندگی را در بر می‌گیرد و در بسیاری اوقات پایه و مغناطیسی برای شهروندی و همبستگی و رهیافت متقابل می‌باشد.
پس لازم است اشخاص فهیم و دانا قوانین این ویژگی و عامل اساسی تأثیر گذاری را بپذیرد.
و اینک جهت آسان جلوه دادن مسئولیات این ویژگی پایه‌‌‌های محکم و اساسی آن را معرفی می‌نماییم:
• احساس به وابستگی شهروندی
• توجهی متعادل و میانه به دایره‌ی عاطفه‌‌‌ها
• اجرا کردن مسئولیتهای شهروندی
• ضایع نکردن حقوق شهروندی به دلیل مشکلات جانبی
• تقسیم کردن دائره‌‌‌های اجتماعی طبق نقشه‌ای میانه و متوازن
• صبر کردن در برابر مشکلات شهروندی با استفاده از روحیه‌ای متعالی و تفاهم واقعی

6- تعادل در میان کلیه‌ی میدانهای زندگی
بدون شک هر کدام از ما از جوانب مختلفی با زندگی ارتباط و هماهنگی داریم پس انسان عاقل و منظم کسی است که با استفاده از نسبتهایی متوازن در میان کلیه‌ی میدانها، تعادل و توازنی دقیق و مدام را راه اندازی می‌کند و متعادلانه میان آنها زندگی را به سر می‌برد.
و این را هم اضافه کنم که تساوی نسبتها با هم مهم نیستند، بلکه آنچه مهم و حساس می‌باشد عبارت است از اینکه اهتمامی جدی به آن نسبتها در کلیه‌ی زمینه‌‌‌های زندگی بشود ؛ به عنوان مثال:
تاجر می‌تواند 50./. از وقت خویش را مخصوص تجارت و مسایل اقتصادی نماید و تنها 10./. و یا کمتر را برای کسب علم و دانش باقی بگذارد، ولی باید به طوری دقیق و جدی روی آن درصد پافشاری کند و از آن غافل نشود. و بعد دستاور موفق و عالی خود را برای دیگران بیان دارد و به نمایش بگذارد. و باید همین گونه در کلیه‌ی زمینه‌‌‌ها به درصد تعیین شده توجه و اهتمام داده شود.
و به نظر نگارنده زمینه‌‌‌های اصلی در زندگی- نه به طور کلی - حول برنامه‌‌‌های زیر می‌چرخند.
1- برنامه‌ی تربیت فرهنگی، درونی، روانی و...
2- برنامه و پروژه‌‌‌های امرار معاش و فراورده‌های حلال
3- در حد نیاز آگاهی از سیاست روز، دعوت، نقشه کشی و طراحی کردن
4- پروژه‌‌‌های اجتماعی میان زندگی خانواده و ارتباط با دیگران همراه با رعایت کردن اختلاف مقام و منزلت اجتماعی و مرحله‌ی سنی و اهتمام دادن مرحله ای برای هر جنسی بر حسب ظروف و شرایط خویش.
به این امید که همه‌ی ما بتوانیم در زندگی متعادلانه و به گونه‌ای میانه قدم برداریم و زندگی را سپری بنماییم.